کلمه جو
صفحه اصلی

ابرا


برابر پارسی : بی زاری جویی، پاک گردانی، پاوش

فارسی به انگلیسی

release from an obligation, quittance

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بیزار کردن بیزاری . ۲ - به کردن از بیماری بیمار را به کردن شفا بخشودن خوب کردن آسانی بخشودن . ۳ - صرف نظر کردن داین از دین خود باختیار و میل . ۴ - تبرئه کردن شخصی ذم. شخص دیگر اعم از حق مالی و غیر مالی . بنابراین ابرائ در فقه بمعنای وسیع تری از آنچه در حقوق بکار میرود استعمال میشود ولی بهر دو معنی ایقاع می باشد و احتیاج بقبول مدیون ندارد .

فرهنگ عمید

۱. (حقوق ) چشم پوشی طلبکار از طلب.
۲. [قدیمی] بیزار کردن، بری کردن.
۳. [قدیمی] از بیماری رهاندن، شفا دادن.

دانشنامه عمومی

آبرا. آبرا ممکن است به یکی از این موارد اشاره داشته باشد:
آبرا (فیلیپین) : یکی از استان های فیلیپین
آبرا (بورزانگا): یکی از شهرهای بورکینافاسو

دانشنامه آزاد فارسی

آبرا. آبْرا (Abra)استان کوهستانی درون بومیدر فیلیپین، شمال غربی جزیرۀ لوزون، در ناحیۀ خودمختار کورد یِرا. ۳,۹۷۶ کیلومتر مربع مساحت، و ۱۹۶هزار نفر جمعیت دارد (۱۹۹۵). بانْگِدمرکز آن است. آبرا دارای زمینکوهستانی ناهموار (مرتفع ترین نقطه، ۲,۰۲۰ متر)، درّه های ژرف و جنگل های استواییاست. رود آبراو بسیاری از ریزابه های آن در این استان جاری اند.

گویش مازنی

( آ برا ) /aa beraa/ ای برادر - از اصوات در مقام تعجب و یا افسوس

پیشنهاد کاربران

بری شدن. ساقط شدن دین از گردن بدهکار


کلمات دیگر: