کلمه جو
صفحه اصلی

هنرمندانه

فارسی به انگلیسی

artistic, cunning


ingeniously, skilfully, artistic, cunning

فارسی به عربی

فنی

مترادف و متضاد

artistic (صفت)
هنرمندانه، باهنر، مانند هنرپیشه و هنرمند

artily (قید)
هنرمندانه

فرهنگ فارسی

باهنرمندی و از روی وقوف واطلاع .

فرهنگ عمید

۱. به روش هنرمندان، مانند هنرمندان.
۲. [مجاز] با مهارت و زیرکی.

پیشنهاد کاربران

با دقت و زیبایی تمام


کلمات دیگر: