کلمه جو
صفحه اصلی

بازخواست


مترادف بازخواست : استیضاح، پرسش، مواخذه، مطالبه، اعتراض، ایراد، سرزنش، عتاب

فارسی به انگلیسی

calling to account


admonition, castigation, dressing-down, interpellation, lashing, protest, remonstrance, reprimand, calling to account

admonition, castigation, dressing-down, interpellation, lashing, protest, remonstrance, reprimand


مترادف و متضاد

۱. استیضاح، پرسش، مواخذه، مطالبه
۲. اعتراض، ایراد
۳. سرزنش، عتاب


استیضاح، پرسش، مواخذه، مطالبه


اعتراض، ایراد


سرزنش، عتاب


interpellation (اسم)
استیضاح، باز خواست

فرهنگ فارسی

پرسش، مواخذه، جویا شدن علت تقصیر و گناه، کسی، روزبازخواست: روزقیامت، روزرستاخیز
( مصدر ) پرسش موئ اخذه . یا روز باز خواست. روز قیامت روز رستاخیز

فرهنگ معین

(خا )(مص مر. ) پرسش ، مؤاخذه . ، روز ِ ~روز قیامت ، روز رستاخیز.

لغت نامه دهخدا

بازخواست. [ خوا / خا ] ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) مؤاخذه. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) : و هر که بر خلاف آن رود و بر رعیت ستمی کند در معرض گناه و بازخواست باشد. ( جهانگشای جوینی ). و بازخواست تقصیرات محرران دفتر دیوان با عالیجاه مشارالیه [ مستوفی الممالک ] است. ( تذکرةالملوک ص 17 ). || عتاب. معاتبت. نکوهش. تعزیز. || واپس گرفتن چیزی. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). استرداد. پس گرفتن آنچه نا برجا از کسی اخذ شده باشد. ( قاموس کتاب مقدس ). مطالبه. || طلب و جستجو. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || اصلاح خطایی که نسبت بدیگری معمول شده. ( قاموس کتاب مقدس ). || سؤال و پرسش. || جواب. پاسخ. || پی بینی. پژوهش. تفحص. ( ناظم الاطباء ).
- روز بازخواست ؛ روز محشر است که از اعمال سؤال میشود. ( شعوری ج 1 ورق 152 ). روز شمار. یوم الحساب. یوم الدین. یوم التغابن. قیامت. روز محشر. ساعة. روز رستخیز. ( ناظم الاطباء ) :
ترسم که صرفه ای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما.
حافظ.

فرهنگ عمید

۱. جویا شدن علت تقصیر و گناه کسی، مؤاخذه.
۲. سرزنش.
۳. (حقوق ) اعتراض به عدم پرداخت اسناد تجاری.

پیشنهاد کاربران

محاسبه

یارغو


کلمات دیگر: