کلمه جو
صفحه اصلی

بازبینی


مترادف بازبینی : بررسی، رسیدگی، کنترل، معاینه، تفتیش، ممیزی

فارسی به انگلیسی

check, control, examination, inspection, overhaul, review, revision, surveillance

control


مترادف و متضاد

verification (اسم)
تصدیق، تایید، تحقیق، رسیدگی، ممیزی، مقابله، باز بینی

control (اسم)
بازرسی، کنترل، کاربری، باز بینی

revision (اسم)
اصلاح، باز بینی، مرور، بازدید، چاپ تازه، چاپ اصلاح شده، تجدید نظر، رسیدگی ثانوی

بررسی، رسیدگی، کنترل، معاینه


تفتیش، ممیزی


۱. بررسی، رسیدگی، کنترل، معاینه
۲. تفتیش، ممیزی


فرهنگ فارسی

مجموعه‌ای از آزمایش‌های منظم کارکردی و عملیاتی و واسنجی برای تعیین وضعیت سامانۀ سلاح یا اجزای آن


دانشنامه آزاد فارسی

بازبینی (verification)
بررسی این که آیا دادۀ ورودی به درستی از منبع اصلیکپیشده است یا خیر. این کار به طور بصری با کنترل اصل کپی با کپی نشان داده شده روی صفحه نمایشممکن است انجام شود. یک روش مطمئن تر این است که داده دوبار وارد شود، در این روش از دو نفر اپراتور(متصدّی ورود اطلاعات) استفاده می شود و سپس دو سری اطلاعات ورودیبا هم مقایسهمی شوند. معمولاً عملیات کنترل توسط خود رایانه انجام می شود و اگر تفاوتی بین دو ورودیوجود داشته باشد برای اصلاح به یکی از اپراتورها گزارش می شود. هنگامی که انبوهی از داده ها به خروجی ارسال می شود، یک ماشین مجزا برای این منظور به کار گرفته می شود. این بررسی ممکن است برای آماده سازی نهایی و کامل تر نوارهایی که قبلاً بازبینی روی آن ها انجام گرفته است یا دیسک هاییکه برای ورود مستقیمبه رایانه اصلی در نظر گرفته شده اند به کار رود.

فرهنگستان زبان و ادب

{checkout} [علوم نظامی] مجموعه ای از آزمایش های منظم کارکردی و عملیاتی و واسنجی برای تعیین وضعیت سامانۀ سلاح یا اجزای آن

واژه نامه بختیاریکا

وا نِیر

پیشنهاد کاربران

ویرایش

وارسی


کلمات دیگر: