برابر پارسی : انگیزیدن، انگیختن
باعث شدن
برابر پارسی : انگیزیدن، انگیختن
فارسی به انگلیسی
to cause or occasion
effects, effectuate, elicit, elicitation, get, occasion, operate, provoke, send
فارسی به عربی
صنع , مناسبة , مولف
پیشنهاد کاربران
سبب شدن
- مورث امری شدن ؛ سبب آن شدن. باعث آن گردیدن. انگیزه ٔ پیدایش آن گشتن.
موجب شدن
کلمات دیگر: