کلمه جو
صفحه اصلی

باده گسار


مترادف باده گسار : باده پیما، باده نوش، شراب خور، می خواره، می گسار

فارسی به انگلیسی

bacchanal

مترادف و متضاد

quaffer (اسم)
نوشنده، باده گسار

toper (اسم)
میگسار، باده گسار، کوسه ماهی اروپایی

باده‌پیما، باده‌نوش، شراب‌خور، می‌خواره، می‌گسار


فرهنگ فارسی

( اسم ) شرابخوار میخوار .
باده دارد، باده وار، می گسار، آنکه عادت به نوشیدن

فرهنگ معین

( ~. گُ ) (اِفا. ) می خوار، شراب - خوار.

لغت نامه دهخدا

باده گسار. [ دَ / دِ گ ُ ] ( نف مرکب ) می گسار و شراب خواره. ( ناظم الاطباء ). باده نوش. ( شعوری ج 1 ورق 160 ). باده خوار. ( آنندراج ). باده کش :
چو شب دو بهره گذشت از دو گونه مست شدم
یکی ز باده و دیگر ز عشق باده گسار.
فرخی.
بود بهرام روز و شب بشکار
گاه بر باد و گاه باده گسار.
نظامی.

فرهنگ عمید

باده خوار، می گسار، آن که عادت به نوشیدن باده دارد.


کلمات دیگر: