کلمه جو
صفحه اصلی

همزاد


مترادف همزاد : تواء مان، هم سال، هم سن

فارسی به انگلیسی

twin, familiar spirit believed to be produced at a person's birth and to accompany him through his life, co-walker, wraith or double, one born at the same time as another, double

twin, co-walker, wraith, double


twin


فارسی به عربی

توام , ثنائی , ضعف

مترادف و متضاد

twin (صفت)
همزاد

dual (صفت)
دو جنبه ای، دوتایی، همزاد، دولا، توام، دو واحدی

double (صفت)
دوتایی، دوتا، برابر، همزاد، دولا

تواء‌مان، هم‌سال، هم‌سن


فرهنگ فارسی

هم سن، همسال، دوبچه که دریک آن متولدشده باشند

فرهنگ معین

( ~. ) (ص . ) ۱ - هم سن و سال . ۲ - به باور عوام موجودی که هم زمان با به دنیا آمدن شخص ، در میان اجنه به دنیا می آید.

لغت نامه دهخدا

همزاد. [ هََ ] ( ص مرکب ) هم سن. همسال. ( برهان ) :
که پیوند شاه است و همزاد اوی
سواری است جنگاور و نامجوی.
فردوسی.
سه پیر بودند ندیمان وی و همزاد او. ( تاریخ بیهقی ).
مرا رامین نه خویش است و نه پیوند
نه هم گوهر نه همزاد و نه فرزند.
فخرالدین اسعد.
همزادبود آزر نمرودش
استاد بود یوسف نجارش.
خاقانی.
پس آنگه کردشان در پهلوی باد
که احسنت ای جهان پهلو دو همزاد.
نظامی.
به حکم آنکه گلگون سبک خیز
بدو بخشم ز همزادان شبدیز.
نظامی.
فرمود به دوستان همزاد
تا از پس او دوند چون باد.
نظامی.
|| توأم. دوقلو. کودکی که با کودک دیگراز یک مادر بزاید. ( یادداشت مؤلف ). || دوست. رفیق. ( یادداشت مؤلف ) :
ملک همزاد تو آمد پس بناز
در تن این نازنین همزاد باش.
مسعودسعد.
همیشه تیغ تو بی نصرت و ظفر نبود
که هست تیغ تو با نصرت و ظفر همزاد.
مسعودسعد.
بار دل به ز صبر ننهادند
ظفر و صبر هر دو همزادند.
سنائی.
که ما هر دو به چین همزاد بودیم
دو شاگرد از یکی استاد بودیم.
نظامی.
کآشنایی مرا ز همزادان
برد مهمان که خاکش آبادان.
نظامی.
|| مشهور است که چون فرزندی متولد شد جنی هم با او به وجود می آید و با آن شخص همراه می باشد. آن جن را نیز همزاد میگویند. ( برهان ).

همزاد. [ هََ ] ( ص مرکب ) رفیقی که در زاد و راحله شریک باشد. ( از برهان ). گمان نمیرود که جزء دوم این ترکیب ، زاد ( واژه عربی به معنی توشه ) باشد و مؤلف برهان با معنی دوم همزاد چنین تعبیری برای لفظ «زاد» کرده است.

همزاد. [ هََ ] (ص مرکب ) رفیقی که در زاد و راحله شریک باشد. (از برهان ). گمان نمیرود که جزء دوم این ترکیب ، زاد (واژه ٔ عربی به معنی توشه ) باشد و مؤلف برهان با معنی دوم همزاد چنین تعبیری برای لفظ «زاد» کرده است .


همزاد. [ هََ ] (ص مرکب ) هم سن . همسال . (برهان ) :
که پیوند شاه است و همزاد اوی
سواری است جنگاور و نامجوی .

فردوسی .


سه پیر بودند ندیمان وی و همزاد او. (تاریخ بیهقی ).
مرا رامین نه خویش است و نه پیوند
نه هم گوهر نه همزاد و نه فرزند.

فخرالدین اسعد.


همزادبود آزر نمرودش
استاد بود یوسف نجارش .

خاقانی .


پس آنگه کردشان در پهلوی باد
که احسنت ای جهان پهلو دو همزاد.

نظامی .


به حکم آنکه گلگون سبک خیز
بدو بخشم ز همزادان شبدیز.

نظامی .


فرمود به دوستان همزاد
تا از پس او دوند چون باد.

نظامی .


|| توأم . دوقلو. کودکی که با کودک دیگراز یک مادر بزاید. (یادداشت مؤلف ). || دوست . رفیق . (یادداشت مؤلف ) :
ملک همزاد تو آمد پس بناز
در تن این نازنین همزاد باش .

مسعودسعد.


همیشه تیغ تو بی نصرت و ظفر نبود
که هست تیغ تو با نصرت و ظفر همزاد.

مسعودسعد.


بار دل به ز صبر ننهادند
ظفر و صبر هر دو همزادند.

سنائی .


که ما هر دو به چین همزاد بودیم
دو شاگرد از یکی استاد بودیم .

نظامی .


کآشنایی مرا ز همزادان
برد مهمان که خاکش آبادان .

نظامی .


|| مشهور است که چون فرزندی متولد شد جنی هم با او به وجود می آید و با آن شخص همراه می باشد. آن جن را نیز همزاد میگویند. (برهان ).

فرهنگ عمید

۱. [عامیانه] موجودی نامرئی مانند جن که همراه با کسی در هنگام تولد زاده می شود.
۲. هم سن، همسال.
۳. (زیست شناسی، پزشکی ) دو بچه که در یک آن متولد شده باشند.

دانشنامه عمومی

همزاد از قدیم در میان ملل مختلف جهان مطرح بوده و در باب آن افسانه های گوناگونی بیان شده است. قدیم معتقد بودند که همراه با تولد هر انسانی موجودی کاملاً شبیه به او از جنس جن و پری خلق می شود و همگام با او رشد می کند و ممکن است گاهی با یکدیگر ملاقات هم داشته باشند. افسانه های مربوط به همزاد در کشورهای جهان و کشور ما می گوید که در زمان تولد نوزاد یک جن نیز با او متولد می شود که از هر لحاظ شبیه به اوست؛ چه از لحاظ روحی و چه ویژگی های بدنی. این تشابه بقدری زیاد است که اگر همزاد انسان دچار شادی یا غم شود در انسان هم تأثیر می گذارد و این حالت به صورت عکس هم ممکن است یعنی با شادی و غم انسان همزادش هم دچار همین حالت می شود و به این دلیل است که ما گاهی بی دلیل شاد یا غمگین می شویم. البته بحث همزاد اساساً به شکلی که در افسانه ها آمده زیاد درست نیست و باید گفت که همزاد نوعی تجزیه نفس یا به تعبیر امروزی فرافکنی روح توسط خود فرد هم نیست.
رجوع همزاد - مسعود رضائیان عطار
در باورهای قدیمی عوام در ایران چندین موجود افسانه ای و تخیلی رواج داشته است از جمله موجوداتی به نام همزاد. بنابراین باورها، هر شخص دارای همزادی است که در جایی به نام دنیای از ما بهتران به طور هم زمان با او زندگی می کند و رشدی همگام با آن شخص دارد.
همزاد در شرایط خاصی به وجود آمده و خود را نشان می دهد و این زمان مربوط است به مواقعی که فردی دچار مشکل روحی و افسردگی شدیدی شده باشد. افرادی که احساس تنهایی شدیدی دارند و بر اثر آن نیاز به همدم و هم صحبتی داشته و سنگ صبوری می خواهند، همزاد این نیاز را برطرف می سازد. به طور معمول افرادی که در آستانه جنون قرار دارند اغلب همزاد را می بینند و با او صحبت هم می کنند.فردی که دچار تنهایی و افسردگی و یاس می باشد در ابتدا در گوش خود صداهایی مانند نجوا یا ویز ویز را می شنود که این مربوط به فعالیت غیرارادی اعصاب و رگ های مغز و افزایش الکتریسیته در آن است. این مرحله روز به روز افزایش یافته و حال بیمار رو به وخامت می گذارد و هجوم افکار و نجواها بقدری در ذهن فرد زیاد می شود که بر شدت بیماری افزوده شده و رفتارهای ناهنجاری از او سر می زند. در این زمان اطرافیان از اطراف فرد پراکنده گشته و فرد ناچار به خلوت خود پناه برده و سکوت کرده و اغلب به نقطه ای خیره می شود. در این حالت فرد واقعاً مجنون شده و به عنوان فردی دیوانه شناخته می شود. در این مرحله بیمار چنان با خود گفتگو می کند که انگار واقعاً فردی مقابل او قرار دارد. بیمار مدام خاطرات گذشته و تجربه های تلخ را در ذهن خود بازسازی نموده و آن ها را در ذهنش تکرار می کند. در اغلب موارد، فرد پس از طی دوران افسردگی و ورود به مرحله جنون همزاد خود را می بیند، اما این نفس خود فرد است که فقط توسط خود بیمار دیده و موجب اعمال جنون آمیز می شود.توجه کنید که برخی انسان های ناآگاه که به دنبال رشد معنوی و سیر و سلوک هستند سعی می کنند با پناه بردن به مواد اعتیادآور و فرورفتن به حالت خلسه این بعد خود یعنی همزاد را شناسایی نمایند. این افراد چون راهنمای درستی نداشته اند به ورطه اعتیاد افتاده و خود را به نابودی می کشانند زیرا روح بیمار، جسم را نیز قطعاً به بیماری دچار می سازد. این روش ها روش هایی بیهوده برای کشف دنیای غیر مادی بوده و اغلب تصاویر و حالت هایی که در فرد و در حالت خماری ایجاد می شود تصنعی بوده و کاملاً بی ارزش است.
اتو رنک، روانکاو برجسته اتریشی در کتاب همزاد به این موضوع می پردازد.

واژه نامه بختیاریکا

هُمدا؛ همزا

پیشنهاد کاربران

دوقلو

با سلام صداها یا نجوا یا ویز ویز دقیقا غلط است با عرض شرمندگی جواب بنده که چندین سال تحقیق بسیار گسترده در این زمینه دارم کمی از آن را در اختیار شما قرار میدهم برای پیشرفت علم و آگاهی= این صداها همان صدای همزاد یا پری زده میباشد که دقیقا مانند انسان صحبت میکند و برای رد گم کردن یا به اصطلاح دیوانه کردن شخص صداهایی مرموز از خود در میاورد و کم کم حالات دیوانه خود را بر روی شخص انتقال میدهد و فرد را مانند خود یک دیوانه درست کرده و با او به بازی مشغول میشود و فوق العاده موجودی موذی و نفرت انگیز است آنقدر شخص را اذییت میکند که اکثرا موفق شده و شخص را دیوانه میکند و بشدت خداوند بی فکر بی مبالات در پی وسیله ای که انسان بتواند از خود دفاعی داشته باشد را برای انسان نگذاشته و شما میبینید که چه انسانهای نازنینی در تیمارستانها در گیر این مسئله هستند عده بسیار ز یاد

دو بچه ای که در یک روز به دنیا اومده باشند

همزاد نگاشته یا هنر اَسِمیک یک شکل معنایی باز و بی کلام از هنر شبه خطاطی است. کلمه asemic به معنای "نداشتن محتوای معنایی خاص" یا "بدون کوچکترین واحد معنی" است. با خاص نبودن همزادنویسی خلا معنا بوجود می آید که برای پر کردن و تفسیر خواننده باقی مانده است. همه اینها شبیه روشی است که می توان از یک اثر هنری انتزاعی معنی گرفت. جایی که همزادنویسی خود را در میان سنت های هنر انتزاعی متمایز می کند ، استفاده نویسنده عارف از محدودیت حرکتی و حفظ خصوصیات فیزیکی نوشتن مانند خطوط و نمادها است. همزاد نویسی نوعی هنر ترکیبی است که متن و تصویر را به یک وحدت تبدیل می کند ، و سپس آن را در تفسیرهای ذهنی دلخواه آزاد می گذارد. این ممکن است به جای نوشتن برای تولید متن کلامی ، با نوشتن آزاد یا نوشتن به خاطر خود مقایسه شود. ماهیت باز آثار عرفانی اجازه می دهد تا معنا در سراسر درک زبانی اتفاق بیفتد. متن همزاد ممکن است بدون توجه به زبان طبیعی خواننده به روشی مشابه "خوانده شود". معانی متعدد برای یک نماد یک احتمال دیگر برای یک کاراَسمیک است ، به این معنی که همزادنویسی می تواند چند معنایی باشد یا معنای آن صفر باشد ، معانی بی نهایت باشد یا معنای آن در طول زمان تکامل یابد. مخاطب آثار همزاد نبشته آزاد است تا متن همزاد نگاشته را ترجمه و کاوش کند. از این لحاظ ، خواننده خالق اثر عرفانی می شود.

چیزی که من میدونم کسی شبیه خودت در جای دیگری زندگی میکند. من در تهران زندگی میکنم ولی برای من ایمیل هایی میاید که نوشته یادت میاد اونروز داشتیم هندوانه میخوردیم و از این قبیل در صورتی که من تا حالا از ایران به هیچ کشوری سفر نکردم.

doppelganger
داستان Secret sharer از Joseph Conrad رو هم به فارسی همزاد ترجمه کرده اند.


معنی اصلی همزاده یعنی چه ؟ همه ی ما انسانها از ابتدای آفرینش وقتی که بدنیا می یایم دوتا فرشته یا همون جن به دنیا می یاین یکی خوب و یکی بده برای مثال خداوند فرزند دختری را به وجود می آورد که در همان روز دوتا فرشته یا همون جن به دنیا می آیند که هر دو تا از این فرشته مونث هستند در بعضی از انسانها زمانی که در همان ابتدای آفرینش به دنیا می یاین ممکن یکی از همزاد ها مذکر باشه یکی مونث فرض کنید دختری یکی از همزاد هاش مذکر و یکی مونث اگر همزاد بد دختر مذکر باشه باعث بروز مشکلاتی میشه که راه درمان داره یا بلعکس پسری به دنیا می یاد همزاد هاش یکی مونث یکی مذکر اگر همزاد بد پسر زن باشه براش باعث مشکل میشه و . . . . . . . . . پس همه ی انسانها در هر ملیتی در هر نژادی در هر کشور قومی و زبانی از این امر برخوردار است همه ی ما انسانها همزاد داریم که این جای ترس و نگرانی نداره کار همزاد ها اینه که ( همزاد خوب یعنی ما کاری بد نکنیم از دستورات همزاد خوب پیروی کنیم مثل راستگویی و وفادار عدالت و. . . . . . همزاد بد چی هست یعنی ما دستور از همزاد بد بگیریم مثل دشمنی و حسادت و. . . . . . پس سعی کنید از همزاد خوب دستور بگیریم 😉🥰


کلمات دیگر: