کلمه جو
صفحه اصلی

بالبداهه


مترادف بالبداهه : بداهت

فارسی به انگلیسی

extemporaneously


فارسی به عربی

ارتجالا

مترادف و متضاد

impromptu (اسم)
بالبداهه

بداهت


فرهنگ فارسی

ناگهان بی فکر و اندیشه

لغت نامه دهخدا

( بالبداهة ) بالبداهة. [ بِل ْ ب َ هََ ] ( ع ق مرکب ) ( از: ب + ال + بداهت ) ناگهان. بی فکر و اندیشه. بطور بدیهه. ( ناظم الاطباء ). بدیهةً. و رجوع به بداهت شود.

بالبداهة. [ بِل ْ ب َ هََ ] (ع ق مرکب ) (از: ب + ال + بداهت ) ناگهان . بی فکر و اندیشه . بطور بدیهه . (ناظم الاطباء). بدیهةً. و رجوع به بداهت شود.


پیشنهاد کاربران

ارتجاً، بدیهه گویی

ارتجالا, بدیهه گویی


بدون اندیشه ی قبلی

فی البداهه ، بدون فکر کردن سخن گفتن

ارتجالا، بدیهه گویی، بدون اندیشه قبلی

بدون اندیشه قلبی

بی درنگ

حالا قلبی یا قبلی


کلمات دیگر: