کلمه جو
صفحه اصلی

هواکش

فارسی به انگلیسی

ventilator, air - cleaner, aspirator, draft, extractor, flue, register, vent

air - cleaner


dry cupping, vent - hole, [mine.] shaft, [adj. sl.] tediouslylong, who buttonholes


aspirator, draft, extractor, flue, register, vent, ventilator


فارسی به عربی

جهاز التهویة

مترادف و متضاد

ventilator (اسم)
بادگیر، هواکش، بادزن

aspirator (اسم)
بادبزن هواکش، هواکش، چرک کش

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) مجرایی که از آنجا هوا وارد اطاق شود : هوا کش بخاری .

لغت نامه دهخدا

هواکش. [ هََ ک َ / ک ِ ] ( اِ مرکب ) سوراخ یا لوله ای که بر دیوار اطاق تعبیه کنند تا هوای سنگین را بیرون دهد و هوای سالم به درون اطاق آورد. || امروز نوعی پروانه الکتریکی را گویند که به پنجره یا در محلی مخصوص از دیوار نصب می شود و با گردش خود هوای درون را تعویض می کند.

فرهنگ عمید

مجرا یا منفذی در سقف یا دیوار اتاق که هوا از آن داخل و خارج شود.

واژه نامه بختیاریکا

دمادُهو

پیشنهاد کاربران

هواکش :مجرایی برای هدایت بوهای نا مطبوع. ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )

هواکش ( Cowl ) [اصطلاح دریانوردی] :لوله های هواکش و یا تهویه که در روی دکها قرارداشته و به شکل دودکش میباشند .


کلمات دیگر: