برابر پارسی : گردآمدن
اجتماع کردن
برابر پارسی : گردآمدن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
جمع کردن، گرد کردن، گرد امدن، جمع شدن، بزرگ شدن، فراهم اوردن، نتیجه گرفتن، اجتماع کردن، گرد اوری کردن، استباط کردن
گرد امدن، اجتماع کردن، فراهم امدن
جمع شدن، اجتماع کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) فراهم آمدن انجمن کردن با گروهی در یکجا گرد آمدن .
جدول کلمات
ندو
کلمات دیگر: