کلمه جو
صفحه اصلی

باجربزه


مترادف باجربزه : باشهامت، باعرضه، جرئتمند، قدرتمند، مدیر

متضاد باجربزه : بی جربزه، بی شهامت

مترادف و متضاد

باشهامت، باعرضه، جراتمند، قدرتمند، مدیر ≠ بیجربزه، بیشهامت


فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که دارای جربزه است با قدرت مدیر مقابل بی جربزه .

فرهنگ معین

(جُ بُ ز ِ ) (ص مر. ) لایق ، شایسته ، با قدرت ، مدیر.

فرهنگ عمید

کسی که توانایی سرپرستی دیگران را دارد، شایسته، لایق.


کلمات دیگر: