مترادف هوایی : آسمانی، سماوی، فلکی، هوازی، دل کنده، عاشق، بیهوده، چرند، لغو، مهمل
متضاد هوایی : زمینی
aerial, air, overhead, pneumatic
airborne
aerlal, atmospheric, overhead, [figure] vain, idle, [informal] casual
as a windfall
بادي , هوايي , هوادار , پرباد , کار کننده باهواي فشرده , داراي چرخ يا , لا ستيک بادي
انتن هوايي راديو , هوايي , شاخک , موج گير , انتن
آسمانی، سماوی، فلکی ≠ زمینی
هوازی
دلکنده
عاشق
بیهوده، چرند، لغو، مهمل
۱. آسمانی، سماوی، فلکی
۲. هوازی
۳. دلکنده
۴. عاشق
۵. بیهوده، چرند، لغو، مهمل ≠ زمینی
← پدیدۀ هوایی
(هَ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) منسوب به هوا. 1 - دارای هوا، باددار. 2 - آن چه که در هوا جای گیرد یا جریان یابد. 3 - لطیف ، سبک . 4 - انتقال پذیر. 5 - لغو، بی هوده . 6 - بی قرار، بی ثبات . 7 - بیهوده گوی . 8 - عاشق . 9 - تیر آتشبازی . 10 - کبود، لاجوردی . 11 - درآمد یا حاصلی که از جای غیرمعین رسد.
منوچهری .
حافظ.
نظامی .
سعدی .
امیرخسرو.
(از مجالس النفائس صص 215-216).
۱پوچ و بی معنی ۲از مرز متعارف خارج شدن ۳آدم سر به هوا