کلمه جو
صفحه اصلی

بادسنج


مترادف بادسنج : بادنما

فارسی به انگلیسی

anemometer, wind gauge

wind gauge, anemometer


wind gauge


مترادف و متضاد

anemometer (اسم)
بادسنج

بادنما


فرهنگ فارسی

دستگاهی برای اندازه‌گیری تندی باد


( اسم ) آلتی که برای اندازه گیری شدت و سرعت باد بکار میرود میزان الریاح.
مردم خام طمع را گویند

فرهنگ معین

(سَ ) ( اِ. ) ۱ - ابزاری برای اندازه گیری شدت و سرعت باد. ۲ - کنایه : از: بیهوده کار، یاوه گو.

لغت نامه دهخدا

بادسنج . [ س َ ] (اِ مرکب ) آلتی است که وزیدن باد را در دریا پیش از وزیدن معین کند و درجه ٔ آن را مشخص نماید. (انجمن آرا). میزان الریاح . آلتی است که برای شناختن سنگینی و فشار و اندازه گیری ارتفاع هوا به کار میرود و بوسیله ٔ آن میتوان بطور تخمین تغییرات جوی را پیش بینی کرد. بادسنج نخستین بار در 1643 م . بتوسط توری چِلّی شاگرد گالیله اختراع شد.


بادسنج . [ س َ ] (نف مرکب ) مردم متکبر و خام طمع را گویند. (برهان ). متکبر. (شرفنامه ٔ منیری ) (انجمن آرا). معجب و متکبر. (فرهنگ شعوری ورق 153 ص آ). خام طمعی . متکبر. (سروری ). متکبر و خام طمع. (ناظم الاطباء). بادپیما. (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص 74). مردم خام طمع. (برهان ) (غیاث ) (شعوری ج 1 ورق 153 ص آ). مرد خام کار. (آنندراج ). رجوع به باد پیمودن شود :
جانْشان گران چو خاک و سر بادسنجشان
بی سنگ چون ترازوی یوم الحسابشان .

خاقانی .


جمله نفسهای تو ای بادسنج
کیل زیانست و ترازوی رنج .

نظامی .


که چند از مقالات آن بادسنج
که نه ملک دارد نه فرمان نه گنج .

سعدی (بوستان ).


بود یکی هرزه گر و بادسنج
برده بسی در طلب گنج رنج .

میرنظمی (از شعوری ).


|| کنایه از هرزه گو و هرزه کار باشد و این فعل را باد سنجیدن گویند. (آنندراج ). || کسی را گویند که خیالها و اندیشه های باطل کند. (برهان ). کسی که فکر و آرزوی بیحاصل و بی اصل کند. (فرهنگ خطی کتابخانه ٔ لغت نامه ). امید محال . (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 153 ص آ). کسی که اندیشه های خام کند. (سروری ). کارهای خام کننده . (انجمن آرا). خداوند اندیشه های باطل و فاسد. (ناظم الاطباء). || کار بیفایده کننده . (غیاث ). || غافل . (شرفنامه ٔ منیری ).

بادسنج. [ س َ ] ( نف مرکب ) مردم متکبر و خام طمع را گویند. ( برهان ). متکبر. ( شرفنامه منیری ) ( انجمن آرا ). معجب و متکبر. ( فرهنگ شعوری ورق 153 ص آ ). خام طمعی. متکبر. ( سروری ). متکبر و خام طمع. ( ناظم الاطباء ). بادپیما. ( آنندراج ) ( مجموعه مترادفات ص 74 ). مردم خام طمع. ( برهان ) ( غیاث ) ( شعوری ج 1 ورق 153 ص آ ). مرد خام کار. ( آنندراج ). رجوع به باد پیمودن شود :
جانْشان گران چو خاک و سر بادسنجشان
بی سنگ چون ترازوی یوم الحسابشان.
خاقانی.
جمله نفسهای تو ای بادسنج
کیل زیانست و ترازوی رنج.
نظامی.
که چند از مقالات آن بادسنج
که نه ملک دارد نه فرمان نه گنج.
سعدی ( بوستان ).
بود یکی هرزه گر و بادسنج
برده بسی در طلب گنج رنج.
میرنظمی ( از شعوری ).
|| کنایه از هرزه گو و هرزه کار باشد و این فعل را باد سنجیدن گویند. ( آنندراج ). || کسی را گویند که خیالها و اندیشه های باطل کند. ( برهان ). کسی که فکر و آرزوی بیحاصل و بی اصل کند. ( فرهنگ خطی کتابخانه لغت نامه ). امید محال. ( فرهنگ شعوری ج 1 ورق 153 ص آ ). کسی که اندیشه های خام کند. ( سروری ). کارهای خام کننده. ( انجمن آرا ). خداوند اندیشه های باطل و فاسد. ( ناظم الاطباء ). || کار بیفایده کننده. ( غیاث ). || غافل. ( شرفنامه منیری ).

بادسنج. [ س َ ] ( اِ مرکب ) آلتی است که وزیدن باد را در دریا پیش از وزیدن معین کند و درجه آن را مشخص نماید. ( انجمن آرا ). میزان الریاح. آلتی است که برای شناختن سنگینی و فشار و اندازه گیری ارتفاع هوا به کار میرود و بوسیله آن میتوان بطور تخمین تغییرات جوی را پیش بینی کرد. بادسنج نخستین بار در 1643 م. بتوسط توری چِلّی شاگرد گالیله اختراع شد.

فرهنگ عمید

۱. خام طمع، خیال باف.
۲. خودبین، متکبر: جمله نفس های تو ای باد سنج / کیل زبان است و ترازوی رنج (نظامی۱: ۳۹ )، که چند از مقالات آن بادسنج / که نه ملک دارد نه فرمان نه گنج (سعدی۱: ۹۰ ).
۴. (اسم، صفت فاعلی ) آلتی برای اندازه گیری فشار باد و سنجش سرعت آن.

دانشنامه عمومی

بادسنج دستگاهی برای سنجش سرعت باد است. بطور کلی بادسنج ها به دو دسته تقسیم می شوند: گروهی سرعت باد را اندازه می گیرند و گروه دیگر فشار باد را. اما از آنجا که سرعت و فشار باد با هم رابطه دارند، با سنجش هر یک از این دو کمیت می توان دیگری را محاسبه نمود.
دمای محسوس
سرمایش باد
بادنما

دانشنامه آزاد فارسی

بادْسَنْج (anemometer)
ابزاری برای اندازه گیری سرعت باد و جریان مایعات. ساده ترین نوع آن بادسنج فنجانیو شامل فنجان هایی است که بر سر بازوهایی نصب می شوند و براثر وزش باد می چرخند. سرعت چرخش بازوها سرعت باد را نشان می دهد. بادسنج پرّه ای، مانند آسیای بادی یا ملخ هواپیما، به پرّه هایی مجهز است که براثر وزش باد می چرخند. در بادسنج فشاری، فشار حاصل از سرعت باد را نشان می دهد. بادی که به داخل یک لوله یا در مقابل آن وزیده می شود، فشاری پدید می آورد که متناسب با سرعت باد است. فشار حاصل را با فشارسنجیا پیمانۀ فشاراندازه می گیرند. بادسنج سیم داغبر این اساس کار می کند که در آن، آهنگانتقال گرما از سیمی داغ به هوای اطراف، معیار سرعت باد در آن هواست. در بادسنج ها، سرعت باد را به یکی از دو روشِ اندازه گیری جریان الکتریکیِ لازم برای ثابت نگه داشتن دمای سیم داغ، یا تغییر مقاومتسیم، در حالی که جریان گذرنده ثابت نگه داشته شده است، تعیین می کنند.

فرهنگستان زبان و ادب

{anemometer} [علوم جَوّ] دستگاهی برای اندازه گیری تندی باد

پیشنهاد کاربران

بادسنج:باد سنجنده ، کنایه از انسان به اعتبار اینکه ششها را که مانند پیمانه هستند از هوا پر و خالی می کند.
( ( جمله نفسهای تو ای باد سنج
کیل زیانست و ترازوی رنج ) )
( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 296 . )



کلمات دیگر: