کلمه جو
صفحه اصلی

اتراق


مترادف اتراق : اسکان، اقامت، بیتوته، توقف، جایدهی، جایگیری

برابر پارسی : برآسودن، جا گیری، جا گیری، فرود آمدن، لنگراندختن

مترادف و متضاد

اسکان، اقامت، بیتوته، توقف، جایدهی، جایگیری


فرهنگ فارسی

اوتراق: توقف مسافردرجائی میان راه، اقامت موقت درمنزلی میان راه
( اسم ) توقف چند روزه در سفری بجایی .

توقفی کوتاه در طول سفر برای صرف غذا و استراحت یا دیدار دوستان


فرهنگ معین

( اُ ) [ تر. ] ( اِ. ) = اطراق : توقف کردن در حین سفر، اقامت کوتاه مدت در جایی خاصه هنگام شب .

لغت نامه دهخدا

اتراق. [ اُ ت ُ / اُ ] ( ترکی ، اِ ) توقف چندروزه در سفری بجائی.
- اتراق کردن ؛ نشستن در منزلی چند روزی. موقتاً در منزلی اقامت گزیدن.

فرهنگ عمید

توقف موقت مسافر در جایی میان راه.

دانشنامه آزاد فارسی

اُتراق
(یا: اطراق؛ استراحت؛ راحت باش) از اصطلاحات نظامی دورۀ قاجار، به معنی اقامت و استراحت موقت اردوی نظامی در مسیر حرکت. اتراق اردو یا قشون به دو صورت است: ۱. اتراق انتظاری که اتراقی بلند مدت است پیش از جنگی قریب الوقوع؛ ۲. اتراق لابدی که اتراقی کوتاه مدت در حین حرکت به دستور فرمانده یا به سبب حادثه ای غیرمنتظره.

فرهنگستان زبان و ادب

{stopover, stop-off, layover} [گردشگری و جهانگردی] توقفی کوتاه در طول سفر برای صرف غذا و استراحت یا دیدار دوستان

پیشنهاد کاربران

هوالعلیم
اتراق ( اطراق ) سکونت کردن مسافر در مسیر سفر؛
منزل گزیدن مسافر؛
استراحت کردن مسافر

استراحت کردن, مکث کردن, توقف کردن, اقامت

سلام دوستان

اُتورماق یا اتوماخ به معنی نشستن هست درترکی

اُتاق به معنی نشیمنگاه ، اتاق در ترکی استانبولی اودا خونده میشه به دلیل لاتین بودن ( لغت نامه دهخدا ماخذ ترکی دارد )

اتوراخ اتوراق که در فارسی اتراق نوشته میشه به معنی اقامت کوتاه مدت و حتی کمپ زدن چند روزه که گفته شده

متوقف


کلمات دیگر: