مترادف باده نوش : باده پیما، پیاله پیما، شراب خواره، شراب خوار، می خوار
باده نوش
مترادف باده نوش : باده پیما، پیاله پیما، شراب خواره، شراب خوار، می خوار
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
جاذب، میگسار، باده دوست، باده نوش
بادهپیما، پیالهپیما، شرابخواره، شرابخوار، میخوار
فرهنگ فارسی
( اسم ) شرابخوار میخوار .
لغت نامه دهخدا
باده نوش. [ دَ / دِ ] ( نف مرکب )میخواره. ( ناظم الاطباء ). شرابخوار. می خوار. می گسار.شرابخواره. باده نوش. باده خوار. باده کش :
باده نوشان درآمدند بجوش
در و دیوار برکشید ندا.
بسته کمر و قبا گشاده.
بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست.
باده نوشان درآمدند بجوش
در و دیوار برکشید ندا.
( منسوب به ناصرخسرو ).
در مجلس بزم باده نوشان بسته کمر و قبا گشاده.
سعدی ( بدایع ).
باده نوشی که درو روی وریائی نبودبهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست.
حافظ.
فرهنگ عمید
نوشندۀ باده، باده خوار: باده نوشی که در او روی وریایی نبُوَد / بهتر از زهدفروشی که در او روی وریاست (حافظ: ۶۶ ).
کلمات دیگر: