کلمه جو
صفحه اصلی

اچمز


برابر پارسی : ( آچمز ) کیش بست

فارسی به انگلیسی

pinned, check

فرهنگ فارسی

( آچمز ) ( اسم ) ( بازی شطرنج ) حالت مهرهای که اگر آن را از جوار شاه بردارند شاه کیش میشود .
مهره که اگر آن را برگیرند شاه شطرنج زده می شود
درشطرنج حالت مهره که ازبرابرشاه بردارندکیش شود

فرهنگ معین

( آچمز ) (مَ ) [ تر. ] ( اِ. )اصطلاحی است درشطرنج ، و حالت مهره ای که اگر آن را از جوار شاه بردارند، شاه کیش می شود.

لغت نامه دهخدا

( آچمز ) آچمز. [ م َ] ( ترکی ، ص ) ( ظ. از ترکی ِ آچلمز به معنی باز نمی شود ) مهره ای که اگر آن را برگیرند شاه شطرنج زده شود.

فرهنگ عمید

( آچمز ) در شطرنج، حالت مهره ای که هرگاه آن را از برابر شاه بردارند شاه در حال کیش واقع شود بنابراین نمی توان آن را حرکت داد.

دانشنامه عمومی

آچمز. آچمز وضعیتی در بازی شطرنج است که در آن یکی از مهره ها که «مهرهٔ آچمز» نامیده می شود مجبور است برای دفاع از یک مهره یا خانهٔ ارزشمند در جای خود میخکوب شود. آچمز کردن تاکتیکی مؤثر برای ایجاد محدودیت در توانایی جابجایی سوارهای حریف است.
آچمزی مطلق
دو نوع آچمزی بر حسب توانایی حرکت شطرنج باز آچمز شده وجود دارد:
اگر هدف آچمزی شاه باشد، آچمزی، آچمزی مطلق نامیده می شود. در آچمزی مطلق مهرهٔ آچمز هرگز نمی تواند تکان بخورد، چون خط کیش باز می شود و شاه نمی تواند خورده شود.
اگر هدف آچمزی چیزی غیر از شاه مثلاً وزیر یا رخ یا حتی خانه ای خالی باشد که اهمیت استراتژیکی دارد (مانند خانهٔ ماتی که با تصرف آن می توان حریف را مات کرد) آچمزی نسبی اتفاق افتاده است. در این وضعیت از نظر قانونی می توان مهرهٔ آچمز حرکت داد اما معمولاً حرکت آن به ضرر جدی مانند از دست دادن مهره یا مات شدن می انجامد.

پیشنهاد کاربران

خیلی تحت فشار بودن
میخکوب شدن

یعنی باز نکردبه ترکی

بی حرکت ماندن

بی حرکت ماندن یا در آمپاس گیر کردن یا ناتوانی در تکان خوردن

یعنی اعصاب خوردکردن ورومخ رفتن.

یعنی کسی که چاره ای ندارد

میخ کوب شدن

به نظرمن یعنی چیزی که قفل شده وباز نمیشود. به شرایطی میگویندکه شخص تحت آن شرایط درفشاربالایی قراردارد و کاری هم نمیتواندبکند. تحت فشاربسیار شدیدبودن

پیشمرگ شاه

پیشقراول و پیشمرگ شاه

مهره مار یامهره شانس.


یعنی قفل شدن ، بیحرکت ماندن

پیش مرگ موقعیتی سخت وتحت فشار ککا

در شرایطی بودن که هیچ راهی برای خلاص شدن نیست
تحت فشار بودن
گرفتاری بدون چاره

سپر. حفاظت

باز نکردن به ترکی


بنی بست

به معنی هپروت یا خلسه یا حالتی که کسی قفل شده روی چیزی

گرفتار شدن در حالتی که هیچ خلاصی برای آن قابل تصور نباشد

این کلمه به ترکی یعنی باز نمی شود مثلا:
آدام قاپینی آچمز یعنی= آدم نباید در را باز کند.
اکثرا این جمله به کودکان گفته می شود تا در را باز نکنند. .

واژه ترکی که به روسی هم راه پیدا کرده است
آچ ( آش ) : باز شدن، گستردن
مَز ( ماز ) : نه، خیر، پسوند منفی ساز
اصطلاحی در بازی شطرنج
اگر مهره ای که سپر بلا یا پیشمرگ شاه شده است را حرکت دهیم، در این حالت شاه کیش می شود و به اصطلاح شطرنج بازها، به این حالت آچمَز می گویند
سنکوپ شدن، قُفلی، باز ( وا ) نشدنی، ناگشودنی، کلاف درهم و سردرگم -
بُن بست، محدودیت، تنگنا، هاگیر واگیر، آمپاس!


یعنی گردنبندی که از شما محافظت میکند

نوعی گردنبند که باید در دست گرفت در موقعیت های خاص به یاد کسی که اینو به شما داده بیوفتید و مشکلی که در همان لحظه دارید حل میشه و برای همه ی مواقع میشه استفاده کرد

کسی که تحت فشار قرار دارد: )

کیش بست

به معنی مشکل گشا هم آمده

اسم_ میخکوب ، میخکوب شده ـ مشکل گشا ـ شانس ؛ بخت و اقبال

باز نکردن

یعنی هنگ کردن

درشرایط سخت قرارگرفتن، تحت فشار محیط بی حرکت ماندن، میخکوب شدن

در پارسی " اباز " به چم بازنشونده: پسوند " ا " در پارسی واژه را منفی می کند ، مانند : اسر به چم بی آغاز در برابر سر به چم آغاز.


تمام نظرات دوستان درسته . . اما جدیدا سریالی به نام اچمز ساختن که برداشت های مختلفی میشه داشت. . . اما بنظر من باهم بودن تازمانی که از دست ندادی یارتو

به ترکی یعنی مشکل و گره بازنشدنی

به نظر من یعنی گره باز نشدنی

آچمز به زبان ترکی می شود نمی تواند باز کند آچ بمعنی باز یا همان باز کردن و {مز} کلمه را منفی می سازد که می شود نمی تواند باز کند که به سوم شخص اشاره دارد.

آچمز یک کلمه ى کاملا ترکی است که با گذر زمانه در زبان فارسی هم از ان استفاده میشود .
آچلماز. با ز نمی شود
آچمادی باز نکرد
أچلماد . باز نشد

به نظرم آچمز، کلمه ایی غیرکاربردی ست و هیچ ضرورتی جهت استفاده در هیچ کجای زبان و دستور زبان پر محتوا و زیبای پارسی ندارد . حتی در زبان کوچه و بازارو محلات و زبان محاوره هم، کلمه ایی بی اامیت و از یاد رفته محسوب میشود.

تنگنا قرار دادن ، کیش بست ، کسی رو تو آمپاس قرار دادن

کسی که تحت فشار و نه راه پس داره و نه راپیش

یعنی تحت فشار بودن یعنی نه راه پیش داری نه راه پس

سلام
آچمز شدن از شترنج میاد و چند حالت داره
. آچمز شاه
. آچمز وزیر یا رخ یا هر مهره ی به درد بخور دیگه
در این حالت مثلا فیل سیاه در خانه ی ( جی۵ )
باشد اسب در خانهی ( اف ۶ ) باشد و شاه در خانه ی ( ای۷ ) باشد اگر این حالت را روی صفحهی شطرنج بچینید میفهمید که اگر اسب برداشته شود شاه کیش میشد به این حالت آچمز میگویند
البته هر شرابتی که با برداشتن مهره فرد کیش یا مات شود شود آچمز میگویند

به معنی باز نمیکنه

یعنی تو شرایطی قرار بگیری که نتوونی هیچ کاری انجام بدی
قرار گرفتن تو شرایطی که خلاصی ازش نیست

در تنگنا قرار گرفتن

آچمز پیش مرگ یه مورد خاص یا فرد خاصی شدن

آچمزتلفظ محاوره ای آچماز است . واماآچماز درترکی بمعنی بازنکننده ومانع میباشدکه البته درشطرنج بمعنی بازنکننده راه وسدراه نیروّی مقابل هست که میتواندشاه یامهره ارزشمندماراهدف قراردهد.

به نظر من یعنی کسی که خیلی خله!یعنی نادون و بی عقله.

متضادآچمز ( آچماز ) ، لغت آچاراست که بمعنی بازکننده است. آچار ابزارفنی است که همه مبشناسیم. اچارهم ترکی است وبمعنی بازکننده وکلیداست.

آچار ترکی نیست.
آچمز از ترکی آمده ولی از نظر گرامری به اشتباه استفاده میشود.
آچماز که به حالت مهاوره ای به آچمز در آمده، معنی اش ”بازنمیشود” میباشد.
جایگزین های بهترکه گفته شده: بسته، بازنشو، کیش بست برای شطرنج.


کلمات دیگر: