مترادف ورشکسته : خانه خراب، مالباخته، محجور، مفلس
ورشکسته
مترادف ورشکسته : خانه خراب، مالباخته، محجور، مفلس
فارسی به انگلیسی
bankrupt
فارسی به عربی
معدم , مفلس
مترادف و متضاد
ورشکسته
ورشکسته، بی پول
خانهخراب، مالباخته، محجور، مفلس
فرهنگ فارسی
( اسم ) کسی که سرمایه و مال خود را ازدست داده تاجری که بر اثر پیشامدی سرمای. خود را از دست داده .
فرهنگ معین
(وَ شِ کَ تِ )(ص مف . )=ورشکست . ورشکستن : کسی که سرمایه و مال خود را از دست داده .
لغت نامه دهخدا
ورشکسته. [ وَ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) کسی که هرچه داشته از دست رفته است. ( آنندراج ). مفلس. نادار. پریشان.
فرهنگ عمید
بازرگانی که به واسطۀ خبط و اشتباه در تجارت زیان دیده و نتواند وام های خود را بپردازد، ورشکست.
پیشنهاد کاربران
ورشکست ( ور شکست ) . و ورشکسته ، یک کلمه ی تورکی است. هر کلمه ایی ور داشته باشد. تورکی است. مثل ورمزیار. وردنه. ورجی ( محله ایی در تبریز ) . کجور. دانیش ور. بیله وردی. تاری وردی. الله وردی. . . . شکست از کلمه ی تورکی ( دوارین شیکستی وار. . . . او آدام شیکسته دی ) است
مایه سوز
کلمات دیگر: