مترادف احصا : آمار، آمارگیری، تعدید، حساب، سرشماری
احصا
مترادف احصا : آمار، آمارگیری، تعدید، حساب، سرشماری
فرهنگ اسم ها
اسم: احصا (دختر) (عربی) (تلفظ: ehsā) (فارسی: اِحصا) (انگلیسی: ehsa)
معنی: شمردن، شمارش، آمارگیری، سرشماری
معنی: شمردن، شمارش، آمارگیری، سرشماری
مترادف و متضاد
آمار، آمارگیری، تعدید، حساب، سرشماری
فرهنگ فارسی
( مصدر ) شمردن تعدید شماره کردن ضبط کردن حفظ آمار گرفتن سرشماری کردن توضیح اصل این کلمه در عربی از حصی است بمعنی سنگریزه زیرا که با سنگریزه میشمردهاند و بعد مصدر احصائ از حصی ساخته شده است .
بنت ایاد مادر الیاس جد هفدهم محمد رسول الله
بنت ایاد مادر الیاس جد هفدهم محمد رسول الله
لغت نامه دهخدا
احصا. [ ] ( اِخ ) بنت ایاد مادر الیاس جدّ هفدهم محمد رسول اﷲ ( ص ). ( مجمل التواریخ و القصص ص 228 ). و در تاریخ طبری نام او رباب بن حیدةبن معد آمده است.
فرهنگ عمید
۱. شمارش کردن، شمردن.
۲. آمار گرفتن، سرشماری.
۲. آمار گرفتن، سرشماری.
پیشنهاد کاربران
احصا
( مصدر ) شمردن تعدید شماره کردن ضبط کردن حفظ آمار گرفتن سرشماری کردن توضیح اصل این کلمه در عربی از حصی است بمعنی سنگریزه زیرا که با سنگریزه میشمردهاند و بعد مصدر احصائ از حصی ساخته شده است .
بنت ایاد مادر الیاس جد هفدهم محمد رسول الله
( مصدر ) شمردن تعدید شماره کردن ضبط کردن حفظ آمار گرفتن سرشماری کردن توضیح اصل این کلمه در عربی از حصی است بمعنی سنگریزه زیرا که با سنگریزه میشمردهاند و بعد مصدر احصائ از حصی ساخته شده است .
بنت ایاد مادر الیاس جد هفدهم محمد رسول الله
مشخص کردن، تعیین کردن
مشخص، تعیین
مشخص، تعیین
ناظر
شمردن، به حساب آوردن، آمارگرفتن، سرشماری کردن، شمارش کردن، شمردن، تعیین کردن، قلمداددرآمار
شمردن و تعیین کردن .
چیزی را ریز بینانه و با نهایت دقت و بدون کوچکترین کم وکاستی مد نظر قراردادن
کلمات دیگر: