پنجه باشد که بدان زمین زراعت راست کنند
مسواه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( مسواة ) مسواة. [ م ِس ْ ] ( ع اِ ) پنجه باشد که بدان زمین زراعت راست کنند. ( آنندراج ) ( غیاث ). آن که زمین بدان راست کنند. ( مهذب الاسماء ).
مسواة. [ م ِس ْ ] (ع اِ) پنجه باشد که بدان زمین زراعت راست کنند. (آنندراج ) (غیاث ). آن که زمین بدان راست کنند. (مهذب الاسماء).
کلمات دیگر: