مصطلح. [ م ُ طَ ل َ ] ( ع ص ) اصطلاح شده. و معنای لفظی سوای معنی اصلی آن که همه مردم بر آن اتفاق دارند. ( ناظم الاطباء ). معنایی شایع نزد گروهی از مردم غیر از معنی حقیقی کلمه. مقرر. ( یادداشت مؤلف ). اصطلاح شده : و دیگر آنکه اطلاق به حسب اصل صناعتی بود و آن را مصطلح خوانند چنانک اطلاق لفظ قدیم بر کهنه به وضع و برآنچه وجودش را اولی نبود بحسب اصطلاح. ( اساس الاقتباس ص 12 ). || معنایی که در محاورات مردم معمول باشد. معنای متداولی. ( ناظم الاطباء ).
- غلط مصطلح ؛ واژه ای که مردم آن را به صورت غیرصحیح تلفظ کنند. اصطلاحی که تلفظیا کتابت آن به غلط در میان مردم متداول است مانند مصمم [ م ُ ص َم ْ م ِ ] که به غلط مصمم [ م ُ ص َم ْ م َ ] گویند یا ثُبات بجای ثَبات. رجوع به اصطلاح شود.