مترادف مصالحه : آشتی، سازش، صلح، آشتی کردن، سازش کردن، صلح کردن
متضاد مصالحه : دعوا، مکابره
برابر پارسی : سازش، آشتی، سازگاری، کنارآمدن
compromise
اصلا ح , اشتي , مصالحه , تلفيق
آشتی، سازش، صلح ≠ دعوا، مکابره
آشتی کردن، سازش کردن، صلح کردن
۱. آشتی، سازش، صلح
۲. آشتی کردن، سازش کردن، صلح کردن ≠ دعوا، مکابره
مصالحة. [ م ُ ل َ ح َ ] (ع مص ) همدیگر آشتی کردن . صلح . (منتهی الارب ). آشتی کردن با یکدیگر. صلح کردن . || همدیگر نیکویی کردن . (منتهی الارب ). و رجوع به صلح و مصالحه و مصالحت شود.
سازش