مترادف مسخر کردن : تسخیر کردن، به تصرف درآوردن، تصرف کردن، مسخر ساختن، گشودن، به تسخیر خود درآوردن، مسخر گرداندن، مسخر گردانیدن، تحت انقیادخود درآوردن، مطیع کردن، فرمان بردار کردن
مسخر کردن
مترادف مسخر کردن : تسخیر کردن، به تصرف درآوردن، تصرف کردن، مسخر ساختن، گشودن، به تسخیر خود درآوردن، مسخر گرداندن، مسخر گردانیدن، تحت انقیادخود درآوردن، مطیع کردن، فرمان بردار کردن
فارسی به انگلیسی
to conquer, to take
take
مترادف و متضاد
تسخیر کردن، بهتصرف درآوردن، تصرف کردن، مسخر ساختن، گشودن، به تسخیر خود درآوردن، مسخر گرداندن، مسخر گردانیدن
تحت انقیادخود درآوردن، مطیع کردن، فرمانبردار کردن
۱. تسخیر کردن، بهتصرف درآوردن، تصرف کردن، مسخر ساختن، گشودن، به تسخیر خود درآوردن، مسخر گرداندن، مسخر گردانیدن
۲. تحت انقیادخود درآوردن، مطیع کردن، فرمانبردار کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) مسخر ساختن : عاقبت شیراز و تبریز و عراق چون مسخر کرد وقتش در رسید . ( حافظ )
فرهنگ معین
( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) فتح کردن ، تسخیر کردن .
کلمات دیگر: