مترادف بی ملاحظه : بی احتیاط، بی مبالات، بی محابا، نترس، بی پروا
متضاد بی ملاحظه : ملاحظه کار
بی ملاحظه
مترادف بی ملاحظه : بی احتیاط، بی مبالات، بی محابا، نترس، بی پروا
متضاد بی ملاحظه : ملاحظه کار
فارسی به انگلیسی
regardless (of others), careless, rash
audacious, blindfold, bold, disregardful, graceless, heavy-handed, inconsiderate, indiscreet, insensate, insensitive, rash, reckless, regardless, thoughtless, unthinking, unwary
فارسی به عربی
احمق
مترادف و متضاد
بی پروا، عاری از حس مسئولیت، بی اعتنا، بی ملاحظه، بی بیاک
لا قید، بی فکر، بی ملاحظه، ناشی از بی فکری
بی پروا، بی فکر، بی ملاحظه، سهل انگار
بی احتیاط، بی ملاحظه، فاقد حس تشخیص، بی تمیز
بی پروا، بی احتیاط، بی ملاحظه
بی توجه، بی ملاحظه، نسنجیده، غیر قابل ملاحظه
بی‌احتیاط، بی‌مبالات، بی‌محابا ≠ ملاحظه‌کار
نترس، بی‌پروا
فرهنگ فارسی
که رعایت جوانب نکند . که جانب مردمان نگاه ندارد . بدون تامل . بدون بصیرت .
لغت نامه دهخدا
بی ملاحظه. [ م ُ ح َ / ح ِ ظَ / ظِ ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) ( از: بی + ملاحظه عربی ) که رعایت جوانب نکند. که جانب مردمان نگاه ندارد. بدون تأمل. بدون بصیرت و از روی بی عقلی و بی دانشی. ( ناظم الاطباء ). مغرورانه. لغو. پرت. پرتکی.نفهمیده. نسنجیده. الاّبختی ( در تداول عوام )؛ آدم بی ملاحظه ، که رعایت جوانب نکند. و رجوع به ملاحظه شود.
پیشنهاد کاربران
پاچه ورمالیده
کلمات دیگر: