کلمه جو
صفحه اصلی

معافیت


مترادف معافیت : بخشودگی، معافی

برابر پارسی : بخشودگی، برکناری، رهایی

فارسی به انگلیسی

dispensation, exemption, freedom, immunity, license

exemption


فارسی به عربی

استثناء , حریة , حصانة

مترادف و متضاد

immunity (اسم)
بخشودگی، ازادی، معافیت، مصونیت، جواز، مقاومت در برابر مرض

freedom (اسم)
اسانی، ازادی، معافیت، روانی، استقلال

exemption (اسم)
معافیت

بخشودگی، معافی


فرهنگ فارسی

معاف بودن معافی : معافیت از نظام و ظیفه . خزانه داری با دادن معافیتهای مالیاتی یا صدور حوالجات بعهد. منابع در آمد محل که در تملک حکومت بود تعهدات خود را می پرداخت .
معاف بودن معافی

فرهنگ معین

(مُ یَ ) [ ع . ] (مص جع . ) معافی ، معاف بودن .

لغت نامه دهخدا

معافیت. [ م ُ فی ی َ ] ( از ع ، مص جعلی ، اِمص ) معاف بودن. معافی. بخشودگی. و رجوع به معاف و معافی شود.

فرهنگ فارسی ساره

بخشودگ


پیشنهاد کاربران

معافی_ اذادی_اسانی

در سیستم معافیت ( معنی معافیت )

معافیت: [اصطلاح حقوق]عفو از حق به معنی چشم پوشی از حق خود به نفع طرف است.


کلمات دیگر: