کلمه جو
صفحه اصلی

امرین


برابر پارسی : ( آمرین ) فرمایندگان

فرهنگ فارسی

( آمرین ) ( اسم ) جمع : آمر امر کنندگان فرماندگان .
لقیت منه الامرین بصیغه تثنیه و یا لقیت منه الامرین بصیغه جمع یعنی دیدم از وی سختیها و تلخیها .

لغت نامه دهخدا

( آمرین ) آمرین. [ م ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ آمِر.
امرین. [ اَ م َرْ رَ / اَ م َرْ ری ] ( ع اِ ) لقیت منه الامرین بصیغه تثنیه و یا لقیت منه الامرین بصیغه جمع؛ یعنی دیدم از وی سختیها و تلخیها.( ناظم الاطباء ). و رجوع به اَمَرّ و اَمَرّان شود.

امرین . [ اَ م َرْ رَ / اَ م َرْ ری ] (ع اِ) لقیت منه الامرین بصیغه ٔ تثنیه و یا لقیت منه الامرین بصیغه ٔ جمع؛ یعنی دیدم از وی سختیها و تلخیها.(ناظم الاطباء). و رجوع به اَمَرّ و اَمَرّان شود.


دانشنامه عمومی

پروتئین امرین پروتئینی است که در بیشتر سلول ها بیان شده و به سطح داخلی غشا هسته متصل می شود. در سطح داخلی غشاء هسته، امرین به لامین ها که از پروتئین های اسکلتی هسته هستند متصل می شود. امرین در پایداری غشاء هسته نقش دارد. اما در سلول های ماهیچه ای، امرین در غشاء سیتوپلاسمی نیز یافته می شود و به نظر می رسدیکی از مولکول های چسباننده سلو ل ها بهم (CAM)، باشد که در ارتباطات بین سلولی و اتصال سلول های ماهیچه ای بهم نقش دارد. تغییر در میزان و ساختار این پروتئین در سلول های ماهیچه ای منجر به دیستروفی ماهیچه ای امری دریفوس می شود.


کلمات دیگر: