کلمه جو
صفحه اصلی

مضروب فیه

فارسی به انگلیسی

multiplier

فارسی به عربی

مضاعفة

مترادف و متضاد

multiplier (اسم)
افزاینده، ضرب کننده، ماشین حساب، فاکتور، چند برابر کننده، مضروب فیه، تکثیر کننده، دستگاه تقویت کننده، افزایش دهنده، وسیله افزایش

فرهنگ فارسی

( اسم ) عددی که عدد دیگر در آن ضرب شده بس شمر مقابل مضروب .

فرهنگ عمید

عددی که در آن ضرب شده، بس شمر.

دانشنامه عمومی

(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تادو، تایِ دوم. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن". "تادو" خوانده می شود "تا - دو". برای نمونه، در گزارۀ 15 = 5 * 3، تایک 3 و تادو 5 است.



کلمات دیگر: