مترادف مضحک : خنده دار، کمیک، مسخره، مسخره آمیز
متضاد مضحک : غمبار، گریه دار
برابر پارسی : خنده دار، خنده آور
laughable, comic, funny, ridiculous
comic, comical, droll, foolish, funny, goofy, hilarious, ridiculous, laughable, ludicrous, preposterous, quizzical, risible, scream
غريب و عجيب , بي تناسب , مسخره , وضع غريب و مضحک , مضحک , خنده دار , خنده اور , عجيب , بامزه , فکاهي , شوخي اميز , خوش مزه , مسخره اميز
خندهدار، کمیک، مسخره، مسخرهآمیز ≠ غمبار، گریهدار
مضحک . [ م َ ح َ ] (ع اِ) جای خندیدن .(آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آن جزئی که در خنده کننده ، دندانها در وی ظاهر می گردد. ومحل خندیدن . (ناظم الاطباء). || چیزی و کسی که بر او خندند. (آنندراج ). چیزی و یا کسی که بر وی بخندند. (ناظم الاطباء) .
مضحک . [ م ُ ح َ ] (ع ص ) خنده کرده شده و استهزاء شده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
مضحک . [ م ُ ح ِ ] (ع ص ) خنده آورنده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). هرچیز که خنده می آورد و سبب خنده و تفریح می گردد و خرمی می آورد و مقلد و بذله گو و آنکه می خنداند و استهزاء می کند و فسوس می نماید. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).