مترادف مشغولیت : اشتغال، تفرج، تفریح، تفنن، دل مشغولی، سرگرمی، گرفتاری، لعب، مشغله برابر پارسی : سرگرمی
entertainment (اسم)سرگرمی، پذیرایی، مشغولیت، مهمانیavocation (اسم)کار، سرگرمی، کار فرعی، مشغولیت، کار جزیی، حرفه، کسب