کلمه جو
صفحه اصلی

بی لطف


مترادف بی لطف : نامهربان، بی ملاطفت، ناخوش آیند، نامطبوع، زمخت، فاقد ظرافت

متضاد بی لطف : ظریف

فارسی به انگلیسی

ungracious


ungracious, favourless, unkind, insipid

unkind, insipid


فارسی به عربی

اصلع

مترادف و متضاد

ناخوش‌آیند، نامطبوع


زمخت، فاقد ظرافت


bald (صفت)
برهنه، طاس، عریان، کچل، بی مو، کل، بی لطف، بی ملاحت

ungainly (صفت)
زشت، بی لطف، بی حاصل، ناازموده، بدون سود، زمخت و غیر جذاب

نامهربان، بی‌ملاطفت ≠ ظریف


فرهنگ فارسی

بی مهر و بی محبت . یا بی ظرافت . یا بی فر .

لغت نامه دهخدا

بی لطف. [ ل ُ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + لطف ) بی مهر و بی محبت. || بی ظرافت. ( ناظم الاطباء ). || بی فر. بی فره. ( ناظم الاطباء ). رجوع به لطف شود.


کلمات دیگر: