کلمه جو
صفحه اصلی

امکان پذیر


مترادف امکان پذیر : مقدور، ممکن، میسر، میسور

متضاد امکان پذیر : امکان ناپذیر

برابر پارسی : شدنی | شُدنی

فارسی به انگلیسی

possible

فارسی به عربی

عملی , ممکن

مترادف و متضاد

مقدور، ممکن، میسر، میسور ≠ امکان‌ناپذیر


feasible (صفت)
عملی، ممکن، امکان پذیر، محتمل، شدنی، میسر

conceivable (صفت)
ممکن، امکان پذیر، تصور کردنی

possible (صفت)
ممکن، امکان پذیر، محتمل، شدنی، میسر، مقدور، بالقوه

فرهنگ فارسی

( اسم ) قابل امکان ممکن .

لغت نامه دهخدا

امکان پذیر. [ اِ پ َ ] ( نف مرکب ) قابل امکان. ممکن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی ساره

شدن



کلمات دیگر: