کلمه جو
صفحه اصلی

بی نام


مترادف بی نام : بی اسم، ناشناخته، گمنام

متضاد بی نام : شناخته شده، اسمی، نامی، نامور، معروف، نام آور

فارسی به انگلیسی

anonymous, unknown, nameless, unnamed

anonymous


nameless, unnamed


فارسی به عربی

بلا اسم , مجهول

مترادف و متضاد

anonymous (صفت)
بی نام، دارای نام مستعار، تخلصی

nameless (صفت)
بی نام

untitled (صفت)
بی نام، بی نشان، بدون عنوان، بدون سراغاز

بی‌اسم ≠ شناخته‌شده، اسمی، نامی، نامور، معروف، نام‌آور


ناشناخته، گمنام


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بی اسم بدون نام . ۲ - نوعی شرکت که بنام هیچیک از شرکا نامیده نمیشود بلکه بنام شیئی که تجارت کنند خوانده شود مانند شرکت بینام پشم و پوست .

لغت نامه دهخدا

بی نام. ( ص مرکب ) ( از: بی + نام ) گمنام. مجهول الاسم. ( آنندراج ). بی اسم و رسم.بی نشان. شخص نکره غیرمعروف. ( ناظم الاطباء ). مجهول.خامل. نامعروف. مقابل نامور. بی اشتهار :
چو بی نام و بیکام و بی تن شدند
گریزان بکوه هماون شدند.
فردوسی.
به یک ماه زان روی دریای چین
که بی نام گشت این زمان آن زمین.
فردوسی.
یکی نامداری که با نام اوی
شدستند بی نام نام آوران.
منوچهری.
|| پست. فرومایه. ( یادداشت مؤلف ). خوار. زبون.
- بی نام و ننگ ؛ بی غیرت. بی حمیت. ( یادداشت مؤلف ) :
طلب کردم از پیش و پس چوب و سنگ
بر آن ناخداترس بی نام و ننگ.
سعدی.
- سهام بی نام ؛ سهامی در شرکت که صاحب آن شناخته نیست. مقابل سهام بانام که نام دارنده آن معلوم است.
|| ( اِ مرکب ) شرکتی که بنام هیچیک از شرکاء نامیده نمی شود و تنها بنام تجارت آنهاخوانده میشود، مانند شرکت بی نام پنبه. شرکت بی نام قند. ( فرهنگستان ایران ). || نوعی برنج متوسط که در گیلان بعمل می آید. ( یادداشت مؤلف ). || انگشت بنصر. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. آن که یا آنچه اسم ندارد، بی اسم.
۲. گمنام.

دانشنامه عمومی

گمنام (انگلیسی: Anonymous) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی رولند امریش است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد.
۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ (۲۰۱۱-09-۱۱) (Toronto International Film Festival)
۲۸ اکتبر ۲۰۱۱ (۲۰۱۱-10-۲۸) (بریتانیا)
۱۰ نوامبر ۲۰۱۱ (۲۰۱۱-11-۱۰) (آلمان)

پیشنهاد کاربران

بدون اسم


کلمات دیگر: