مترادف مصیبت دیدن : داغ دیدن، عزادار بودن، سوگوار بودن، تحمل رنج کردن، مشقت دیدن، سختی دیدن، مصیبت کشیدن
مصیبت دیدن
مترادف مصیبت دیدن : داغ دیدن، عزادار بودن، سوگوار بودن، تحمل رنج کردن، مشقت دیدن، سختی دیدن، مصیبت کشیدن
فارسی به عربی
اِجْتازَ
مترادف و متضاد
۱. داغدیدن، عزادار بودن، سوگوار بودن
۲. تحمل رنج کردن، مشقت دیدن، سختی دیدن، مصیبتکشیدن
پیشنهاد کاربران
به تعب افتادن ؛ در رنج واقع شدن. ( یادداشت مؤلف ) .
کلمات دیگر: