بطنی
فارسی به انگلیسی
uterine, abdominal
anterior, uterine, ventricular
فارسی به عربی
بطنی
عربی به فارسی
شکمي , بطني , وريدهاي شکمي , ماهيان بطني
مترادف و متضاد
شکمی، بطنی، ماهیان بطنی
شکمی، بطنی، رحمی، زهدانی
بطنی، باد کرده، شکم دار، وابسته به شکم، شکمچهای
بطنی، مرکزی، نافی، واقع در نزدیکی ناف
فرهنگ فارسی
منسوب به بطن شکم . یا مادری مقابل صلبی : برادر بطنی . خواهر بطنی .
لغت نامه دهخدا
بطنی. [ ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به بطن ، شکم. || مادری ، مقابل صلبی : برادر بطنی. خواهر بطنی.
دانشنامه عمومی
بطنی:"با فبتح ب " چیزی که دارای شکل شکم مانند باشد ، درحقیقت نوع ظرف آبگیر که شبه آفتابه است اما ازنظرشکلی گرد وداری لوله ونسبت به آفتابه های معمولی تو دار تر است و بدون دسته می باشد . این نوع آفتابه ها معمولا ازمواد آلومینیم ساخته می شود .
دانشنامه اسلامی
کلمات دیگر: