<p><span class=""hl"">نوردان .</span> [ ن َ وَ ] (نف ، ق ) در حال نوردیدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نوردیدن شود.<br></p>

نوردان . [ ن َ وَ ] (نف ، ق ) در حال نوردیدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نوردیدن شود.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">ده کوچکی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندر عباس .</div>

ده کوچکی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندر عباس .

فرهنگ فارسی

<p><span class=""hl"">نوردان .</span> (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج <span class=""hl"" dir=""ltr"">8</span> شود.<br></p>

نوردان . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 شود.

<div class="boxBd">نوردان. [ ن َ وَ ] ( نف ، ق ) در حال نوردیدن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به نوردیدن شود.<br><hr>نوردان. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 شود.</div>

نوردان. [ ن َ وَ ] ( نف ، ق ) در حال نوردیدن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به نوردیدن شود. نوردان. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سیریک بخش میناب شهرستان بندرعباس. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 شود.