کلمه جو
صفحه اصلی

مذکوره

فرهنگ فارسی

نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان ساری . این دهستان در قسمت شمال غربی ساری واقع شده و هوایش معتدل و مرطوب است . محصول : برنج و پنبه . این دهستان از ۹ آبادی تشکیل شده که ۱۸٠٠ تن جمعیت دارد .
( اسم ) مونث مذکور : محصلان و جوهات مذکوره آن مبلغ را از ایشان مطالبت ننمایند . جمع : مذکورات .

لغت نامه دهخدا

مذکورة. [ م َ رَ ] (ع ص ) تأنیث مذکور. رجوع به مذکور شود.


( مذکورة ) مذکورة. [ م َ رَ ] ( ع ص ) تأنیث مذکور. رجوع به مذکور شود.
مذکوره. [ م َرِ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان ساری است که در شمال غربی ساری ، در دشت معتدل هوای مرطوبی واقع است و 1800 تن سکنه دارد. آبش از چشمه های محلی تأمین می شود. محصولش برنج ، پنبه ، صیفی و سبزیجات است. این دهستان از 19 آبادی تشکیل شده و قراء مهم آن عبارتند از شهاب و لیمون و لیلم که برنج آن به خوبی معروف است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

مذکوره . [ م َرِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان ساری است که در شمال غربی ساری ، در دشت معتدل هوای مرطوبی واقع است و 1800 تن سکنه دارد. آبش از چشمه های محلی تأمین می شود. محصولش برنج ، پنبه ، صیفی و سبزیجات است . این دهستان از 19 آبادی تشکیل شده و قراء مهم آن عبارتند از شهاب و لیمون و لیلم که برنج آن به خوبی معروف است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).



کلمات دیگر: