کلمه جو
صفحه اصلی

نورین

فرهنگ اسم ها

اسم: نورین (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: nurin) (فارسی: نورين) (انگلیسی: nurin)
معنی: نورانی، نوری، زیبارو، ( نور، ین ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نور، مربوط به نور، روشن و درخشان، ( عربی ـ فارسی ) ( نور + ین ( پسوند نسبت ) )، منسبو به نور، نور ( عربی ) + ین ( فارسی ) نورانی

(تلفظ: nurin) (عربی ـ فارسی) (نور + ین (پسوند نسبت)) ، منسبو به نور ، مربوط به نور ، روشن و درخشان؛ (به مجاز) زیبا رو .


فرهنگ فارسی

ده دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان استان یکم . در ۶ کیلومتری جنوب خاوری ابهر واقع است کوهستانی و سردسیر است و ۱۱۵۸ تن سکنه دارد . قنات و رودخانه ابهر رود آنرا مشروب میسازد .
( اسم ) تثنی. نور : ۱ - دو نور دو روشنایی . ۲ - نور آفتاب و نور ماه . یا نورین نیرین . دو نور تابنده ( معمولا بدو دوست نیک که باهم باشند خطاب شود ) .
دهی است از دهستان قره کهریز بخش سر بند شهرستان اراک در ۴۸ هزار گزی شمال شرقی آستانه در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و آبش از قنات و چشمه محصولش غلات و بنشن و پنبه و انگور شغل مردمش زراعت و گله داری است ٠

لغت نامه دهخدا

نورین . (اِخ ) دهی است از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک در 48 هزارگزی شمال شرقی آستانه ، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 455 تن سکنه دارد. آبش از قنات و چشمه ، محصولش غلات و بنشن و پنبه و انگور، شغل مردمش زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


نورین . (اِخ ) دهی است از دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان ، در 6 هزارگزی جنوب شرقی ابهر در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 1158 تن سکنه دارد. آبش از قنات و رودخانه ٔ ابهررود، محصولش غلات و کشمش و انگور و گردو و یونجه و میوه های صیفی ، شغل مردمش زراعت و قالیچه بافی و جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).


نورین . [ رَ ] (ع اِ) تثنیه ٔ نور است . رجوع به نور (ع اِ) شود. || آفتاب و ماهتاب . (آنندراج ). دو نور آفتاب و ماه . (ناظم الاطباء). || هر دو چشم . (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || نورین نیّرین ؛ دو نور تابنده . معمولاً به دو دوست نیک که با هم باشند، خطاب شود. (فرهنگ فارسی معین ). دو نورچشمی . || (اِخ ) لقب رقیة و ام کلثوم دو دختر رسول اکرم که هر دو زن عثمان بن عفان بودند. (یادداشت مؤلف ).


نورین. [ رَ ] ( ع اِ ) تثنیه نور است. رجوع به نور ( ع اِ ) شود. || آفتاب و ماهتاب. ( آنندراج ). دو نور آفتاب و ماه. ( ناظم الاطباء ). || هر دو چشم. ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). || نورین نیّرین ؛ دو نور تابنده. معمولاً به دو دوست نیک که با هم باشند، خطاب شود. ( فرهنگ فارسی معین ). دو نورچشمی. || ( اِخ ) لقب رقیة و ام کلثوم دو دختر رسول اکرم که هر دو زن عثمان بن عفان بودند. ( یادداشت مؤلف ).

نورین. ( اِخ ) دهی است از دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان ، در 6 هزارگزی جنوب شرقی ابهر در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 1158 تن سکنه دارد. آبش از قنات و رودخانه ابهررود، محصولش غلات و کشمش و انگور و گردو و یونجه و میوه های صیفی ، شغل مردمش زراعت و قالیچه بافی و جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

نورین. ( اِخ ) دهی است از دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک در 48 هزارگزی شمال شرقی آستانه ، در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 455 تن سکنه دارد. آبش از قنات و چشمه ، محصولش غلات و بنشن و پنبه و انگور، شغل مردمش زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

نورین ممکن است اشاره به موارد زیر باشد:
نورین (ابهر): روستایی در شهرستان ابهر استان زنجان
نورین (زمین شناسی): یکی از عصرهای دوره تریاس در مقیاس زمانی زمین شناسی

پیشنهاد کاربران

در زمان خشاریا شاه حکم ران منطقه دو پسر داشتند که در آ ن زمان این دو روستا را به دو پسرانش هدیه داد. که به نام نوردوعین میشناختن. که بعد ها به یک روستا تبدیل شده، وبه نام فعلی نورین تغییر نام یافت.

نورین : /nurin/ نورین ( عربی ـ فارسی ) ( نور ین ( پسوند نسبت ) ) ، 1 - منسوب به نور، مربوط به نور؛ 2 - روشن و درخشان؛ 3 - ( به مجاز ) زیبارو.

اسم نورین مورد تایید ثبت احوال ایران برای نامگذاری دختر است .


کلمات دیگر: