کلمه جو
صفحه اصلی

نهام

فرهنگ اسم ها

اسم: نهام (پسر) (عربی) (تلفظ: noham) (فارسی: نُهام) (انگلیسی: noham)
معنی: آهنگر، نجار، همچنین راهب دیر نشین

فرهنگ فارسی

شیر بیشه ٠ اسد ٠ یا میان. راه روشن ٠ طریق واضح مهیع ٠

لغت نامه دهخدا

نهام. [ ن َ / ن ُ / ن ِ ] ( ع ص ، اِ ) آهنگر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). حداد. نهامی. ( متن اللغة )( اقرب الموارد ). || درودگر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نجار. نهامی. ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ).

نهام. [ ن ُ ] ( ع اِ ) مرغی است یا جغد. ( منتهی الارب ). پرنده ای است شبه هام و گفته اند جغد است. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). یا نوعی پرنده و یا جغد نر. ( از متن اللغة ). ج ، نُهُم. || پارسای ترسایان که در کلیسا باشد. ( منتهی الارب ). راهب دیرنشین. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). ج ، نُهُم. رجوع به نهامی شود.

نهام. [ ن َهَْ ها ] ( ع اِ ) شیر بیشه. ( منتهی الارب ). اسد.( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). || میانه راه روشن. ( منتهی الارب ). طریق واضح. مهیع. ( متن اللغة ).

نهام . [ ن َ / ن ُ / ن ِ ] (ع ص ، اِ) آهنگر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). حداد. نهامی . (متن اللغة)(اقرب الموارد). || درودگر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نجار. نهامی . (متن اللغة) (اقرب الموارد).


نهام . [ ن َهَْ ها ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ). اسد.(متن اللغة) (اقرب الموارد). || میانه ٔ راه روشن . (منتهی الارب ). طریق واضح . مهیع. (متن اللغة).


نهام . [ ن ُ ] (ع اِ) مرغی است یا جغد. (منتهی الارب ). پرنده ای است شبه هام و گفته اند جغد است . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). یا نوعی پرنده و یا جغد نر. (از متن اللغة). ج ، نُهُم . || پارسای ترسایان که در کلیسا باشد. (منتهی الارب ). راهب دیرنشین . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). ج ، نُهُم . رجوع به نهامی شود.


دانشنامه عمومی

نیهام



کلمات دیگر: