کلمه جو
صفحه اصلی

نیک فعالی

فرهنگ فارسی

نیک فعال بودن . نیکو کرداری .

لغت نامه دهخدا

نیک فعالی. [ ف ِ ]( حامص مرکب ) نیک فعال بودن. نیکوکرداری :
از نیک فعالی است همه خلق ستوده
یا از تو ستوده ست همه نیک فعالی.
سوزنی.


کلمات دیگر: