( صفت ) آنکه مرواریدها را بر پارچه دوزد . ۲- پارچه ای که ک مرواریدها را روی آن دوخته باشند هفت زری مرواریددوز پا انداز شب عروسیش باشد .
مروارید دوز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مرواریددوز. [ م ُرْ ] ( نف مرکب ) مروارید دوزنده. دوزنده مروارید. آنکه حرفه اش دوختن مرواریدباشد. || ( ن مف مرکب ) مروارید دوخته. پارچه یا مانند آن که مرواریددوزی شده باشد : هزار امیر بر دست راست و هزار امیر بر دست چپ و با هریک علمی زرنگار و مرواریددوز. ( قصص الانبیاء ص 85 ).
کلمات دیگر: