مترادف تنافر : انزجار، بیزاری، نفرت زدگی، دل زدگی، رمیدگی، ناسازی، نفرت ، ازهم رمیدن، از هم بیزاری جستن، دوری جستن
متضاد تنافر : تمایل، متمایل شدن، راغب گشتن
برابر پارسی : ناسازگاری
mutual aversion
discord, incoherence, inconsistency
اختلا ط اصوات و اهنگ هاي ناموزون , ناجوري , ناهنجاري , عدم ربط , عدم چسبندگي , عدم تطابق , ناسازگاري , تناقض
انزجار، بیزاری، نفرتزدگی، دلزدگی، رمیدگی، ناسازی، نفرت ≠ تمایل
۱. انزجار، بیزاری، نفرتزدگی، دلزدگی، رمیدگی، ناسازی، نفرت ≠ تمایل
۲. ازهم رمیدن، از هم بیزاری جستن، دوری جستن ≠ متمایل شدن، راغب گشتن