کلمه جو
صفحه اصلی

مرگان

فرهنگ فارسی

ژاک ( ژان ماری ) دومورگان ( ۱۹۲۴ - ۱۸۵۷ م . ) باستان شناس معروف فرانسوی که بایران مسافرت کرد و موفق بکشفیات جالبی شد . از سال ۱۹٠۷ - ۱۸۹۷ م . در شوش و دیگر نقاط خوزستان بکاوش پرداخت و آثار تاریخی و نفیس از ایران بپاریس برد. مورگان تالیفات بسیار دارد از جمله آنهاست : سکه شناسی ایران باستان مشرق زمین در ماقبل تاریخ از شوش تا لوور و بشر ماقبل تاریخ و جز آن.

دانشنامه عمومی

مرگان، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی ایران است.
این روستا در دهستان آلان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.

پیشنهاد کاربران

شکارچی

شکارچی
شخصیت زن کتاب جای خالی سلوچ نوشته محمود دولت آبادی

۱ - در مورد نام مِرگان یکی از شخصیّت های اصلی داستان جای خالی سلوچ ، آمده است : مرگان : مهرگان = میتراگانا، مرگان به فتح میم= میراننده، کشنده شکار ( گرفته شده از: دولت آبادی، محمود: جای خالی سلوچ، ص ۹٫ )
۲ - دولت آبادی در مورد� مرگان � می گوید:
�حقیقت این است که من از دوران بچّگی ، ازمادرم وگاه ازپدرم وجابجا – خیلی کمتر – از دیگران می شنیدم که زنی بوده است به نام مرگان. پدرم که – روانش شاد باد – معتقد بود که مرگان به زبر میم یعنی کشندۀ شکار؛ ودر آغاز این نام خاص که آمیخته با شخصیّت آن زن بود، در ذهن کودکانۀ من ، اثری خاص به جاگذاشته بود ؛ به خصوص که هر وقت مناسبتی در گفت گوها پیش می آمد، در مورد امکانات وتوانایی های زن، مرگان جامع ترین مثال بود� ( گرفته شده از: چهل تن، امیرحسین و فریاد، فریدون: ما نیز مردمی هستیم، ص ۱۴۲٫ )
۳ - مرگان در فرهنگ کرمانجی عنوانی است که بر شکارچیان کرد خراسان اطلاق می شود. مرگان یعنی مرگ آفرین برای شکار و نخجیر. حال ممکن است این شکار آهو یا شیر و پلنگ باشد، یا دشمنان متجاوز به ایران. برایش فرق نمی کند، هردو را به یک نحو شکار کرده و از پا می اندازد. با نگاهی به تاریخ و زندگی مرگان، در می یابیم که در واقع، این ها ایران یا به اصطلاح امروزی چریک یا پیشمرگ می باشند.
مترادف به انگلیسی: hunter, huntsman, huntress


کلمات دیگر: