دهی در شهرستان اردبیل
جبه دار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جبه دار. [ ج َب ْ ب َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل . این ده در ده هزارگزی شمال باختری اردبیل و پنجهزارگزی شوسه ٔ اردبیل به مشکین شهر واقع شده و محلی است جلگه و معتدل و 998 تن سکنه ٔ شیعی مذهب و ترک زبان دارد. آب مشروب از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
جبه دار. [ ج ُب ْ ب َ / ب ِ ] (نف مرکب ) سلاح دار. قورخانه چی . (ناظم الاطباء).
جبه دار. [ ج ُب ْ ب َ / ب ِ ] ( نف مرکب ) سلاح دار. قورخانه چی. ( ناظم الاطباء ).
جبه دار. [ ج َب ْ ب َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل. این ده در ده هزارگزی شمال باختری اردبیل و پنجهزارگزی شوسه اردبیل به مشکین شهر واقع شده و محلی است جلگه و معتدل و 998 تن سکنه شیعی مذهب و ترک زبان دارد. آب مشروب از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
جبه دار. [ ج َب ْ ب َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل. این ده در ده هزارگزی شمال باختری اردبیل و پنجهزارگزی شوسه اردبیل به مشکین شهر واقع شده و محلی است جلگه و معتدل و 998 تن سکنه شیعی مذهب و ترک زبان دارد. آب مشروب از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
دانشنامه عمومی
مختصات: ۳۸°۲۱′۵۷″ شمالی ۴۸°۱۳′۲″ شرقی / ۳۸٫۳۶۵۸۳°شمالی ۴۸٫۲۱۷۲۲°شرقی / 38.36583; 48.21722
فهرست روستاهای شهرستان اردبیل
فهرست روستاهای ایران
جبه دار روستایی است که در استان اردبیل، شهرستان اردبیل، بخش مرکزی، دهستان غربی قرار دارد.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیّت این روستا ۱۵۲۹ نفر با ۳۳۰ خانوار بوده است.معنا اسم روستا: زره پوش (ترک های عثمانی نیز به اصلحه خانه جبا دار می گفتن) به عربی هم پیشانی می شود.و به گفته بعضی از مردم به خاطر این که مردمان این روستا لباسی بلند می پوشیدن به آن ها جبادار می گویند.
فهرست روستاهای شهرستان اردبیل
فهرست روستاهای ایران
جبه دار روستایی است که در استان اردبیل، شهرستان اردبیل، بخش مرکزی، دهستان غربی قرار دارد.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیّت این روستا ۱۵۲۹ نفر با ۳۳۰ خانوار بوده است.معنا اسم روستا: زره پوش (ترک های عثمانی نیز به اصلحه خانه جبا دار می گفتن) به عربی هم پیشانی می شود.و به گفته بعضی از مردم به خاطر این که مردمان این روستا لباسی بلند می پوشیدن به آن ها جبادار می گویند.
wiki: جبه دار
پیشنهاد کاربران
جبه دار یا جبادار =1. یعنی زره پوش 2. ترک های عثمانی نیز به اسلحه خانه جبه دار میگفتن
ومعنی دیگر هم دارد یعنی دارای پیشانی
ومعنی دیگر هم دارد یعنی دارای پیشانی
جِبهه: پیشانی، جَبین
ولی جُبّه:جامه ( لباس، پیراهن ) گشاد و بلند که روی لباس های دیگر پوشند
و به هم نویسه ی خوبی اشاره کردی که من تا حالا نمی دونستم و الان فهمیدم. ممنون!
ولی جُبّه:جامه ( لباس، پیراهن ) گشاد و بلند که روی لباس های دیگر پوشند
و به هم نویسه ی خوبی اشاره کردی که من تا حالا نمی دونستم و الان فهمیدم. ممنون!
جبه دار به اصطلاح ترکی که پیشانی بلند و خوش شانس
کلمات دیگر: