کلمه جو
صفحه اصلی

تنظیف


مترادف تنظیف : پاک سازی، پاکی، پاکیزگی، رفت وروب، نظافت

برابر پارسی : پاک کردن

فارسی به انگلیسی

cleaning, sweeping, dusting, cleansing

cleaning, cleansing


عربی به فارسی

نقل وانتقال بانکي , تسويه , تسطيح , مکان مسطح , درخت يابوته کوتاه ورشد نکرده , زمين پوشيده از خاروخاشاک وغير قابل عبور , خارستان تيغستان , ادم گمنام , مالش , سايش , تميز کاري , ضد عفوني براي عمل جراحي , ماليدن , خراشيدن , تميز کردن , ستردن


مترادف و متضاد

پاک‌سازی، پاکی، پاکیزگی، رفت‌وروب، نظافت


فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) پاک کردن پاکیزه ساختن . ۲ - ( اسم ) پاکیزگی . ۳ - رفت و روب ( خیابانها و کوچه های شهر ) . جمع : تنظیفات .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) پاک کردن ، پاکیزه ساختن .

لغت نامه دهخدا

تنظیف. [ ت َ ] ( ع مص ) پاک کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تنقیة. ( تاج العروس ) ( اقرب الموارد ). پاکی و پاکیزگی و نظافت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. پاکیزه کردن.
۲. پاک نگه داشتن.
۳. رفت وروب خیابان ها و کوچه ها.

پیشنهاد کاربران

پارچه توری


کلمات دیگر: