کلمه جو
صفحه اصلی

ازو جز

فرهنگ فارسی

( اسم ) (در تداول عوام و زنان ) تضرع زاری خواهش همراه با نهایت درماندگی .

لغت نامه دهخدا

ازو جز. [ اَ ج ُ ] ( حرف اضافه + ضمیر + حرف اضافه ) جز از او :
جز او هرگز اندر دل من مباد
ازو جز بر من میارید یاد.
فردوسی.


کلمات دیگر: