ازیراک از این رو که زیرا که .
ازیرا کجا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ازیراکجا. [ اَ ک ُ ] ( حرف ربط مرکب ) ازیراک. از این رو که :
پیامی رسانم ز هر دو رهی
بدان برز درگاه بافرهی
ازیرا کجا چشم آنشان نبود
که گفتار ایشان بشاید شنود.
پیامی رسانم ز هر دو رهی
بدان برز درگاه بافرهی
ازیرا کجا چشم آنشان نبود
که گفتار ایشان بشاید شنود.
فردوسی.
کلمات دیگر: