ازیراک زیراک زیرا که از این رو چون که .
ازیرا که
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ازیراکه. [ اَ ک ِ ] ( حرف ربط مرکب )ازیراک. زیرا که. از این رو که. چونکه :
ازیرا که بی فرّ و برز است شاه
ندارد همی راه شاهان نگاه.
ازیرا که بی فرّ و برز است شاه
ندارد همی راه شاهان نگاه.
فردوسی.
کلمات دیگر: