کلمه جو
صفحه اصلی

تمهیدی

فارسی به انگلیسی

interlocutory, preparatory

عربی به فارسی

ديباچه اي , وابسته به مقدمه , معارفه اي


فرهنگ فارسی

مال الیه میلا و ممالا و ممیلا و تمیالا و میلا و میلوله . برگردیدن و خمیدن .

لغت نامه دهخدا

تمهیدی. [ ت َ ] ( ص نسبی ) مأخوذ از تازی ، ابتدایی و متعلق به مقدمه. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تمهید و دیگر ترکیبهای آن شود.


کلمات دیگر: