کلمه جو
صفحه اصلی

اولوس

فرهنگ فارسی

(صفت ) سفید (اسب ) : ( چنین گویند که از چار پایان هیچ صورت نیکوتر از اسب نیست چه وی شاه هم. چهار پایان چرنده است ... و گویند آن فریشته که گردون آفتاب کشد بصورت اسبیست الوس نام ... ) (نوروزنامه ۲ - ۵۱ ) .

لغت نامه دهخدا

اولوس. [ اُ ل ُ ] ( مغولی ، اِ ) قبیله و طایفه و جماعت. ( آنندراج ). خاندان. دوده. ایل. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به تاریخ غازان شود.


کلمات دیگر: