مترادف مندرس شدن : فرسوده شدن، ژنده شدن، کهنه شدن، پاره پاره شدن
مندرس شدن
مترادف مندرس شدن : فرسوده شدن، ژنده شدن، کهنه شدن، پاره پاره شدن
فارسی به انگلیسی
fray
مترادف و متضاد
فرسوده شدن، ژنده شدن، کهنه شدن، پارهپارهشدن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) کهنه شدن فرسوده شدن .
کلمات دیگر: