اهل محل
فارسی به انگلیسی
neighborhood, parishioner, street, denizen
فارسی به عربی
هی
مترادف و متضاد
همسایه، اهل محل
همسایه، اهل محل
مجاورت، نزدیکی، اهل محل، همسایگی
همسایه، اهل محل
نزدیک، مجاور، همسایه، پیوسته، اهل محل، در همسایگی
جدول کلمات
بومی
پیشنهاد کاربران
بومی، اهالی
کلمات دیگر: